کد مطلب:29328 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:85

بردبارترینِ مردم












4165. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - به فاطمه علیها السلام -:تو را به همسری پیشتازترینِ امّتم در اسلام، داناترینِ آنان و بردبارترینِ آنان درآوردم.[1].

4166. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:علی علیه السلام... داناترینِ مردم و بردبارترینِ مردم است.[2].

4167. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! تو، برترین امّت من در فضل، پیشتازترینِ آنان در اسلام آوردن، داناترینِ آنان و پر بردبارترینِ آنانی.[3].

4168. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از ابن یحیی -:در حالی كه علی علیه السلام در نماز صبح بود، یكی از اِفراطیان[4]، ایشان را مخاطب ساخت و این آیه را خواند:«وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْكَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِكَ لَل-ِنْ أَشْرَكْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَسِرِینَ؛ [5] قطعاً به تو و به كسانی كه پیش از تو بودند، وحی شده است: اگر شرك ورزی، حتماً كردارت تباه می شود و مسلّماً از زیانكاران خواهی شد».

علی علیه السلام در حالی كه در نماز بود، چنین پاسخ داد:«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَا یَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ؛ [6] پس صبر كن كه وعده خدا حق است، و زنهار تا كسانی كه یقین ندارند، تو را به سبُكْ سری وا ندارند».[7].

4169. شرح نهج البلاغة - به نقل از زُرارة بن اَعیَن، از پدرش، از امام باقرعلیه السلام -:علی علیه السلام هرگاه نماز صبح می گزارد، تعقیب نماز را تا طلوع خورشید، ادامه می داد و آن گاه كه خورشید طلوع می كرد، تهی دستان و بینوایان و دیگر مردم، گِرد او جمع می شدند و او به آنان دین و قرآن آموزش می داد و در وقتی خاص، از این مجلس خود برمی خاست.

روزی هنگامی كه از این مجلس بیرون آمده بود، كسی از كنارش گذشت و كلمه نامناسبی به او گفت (امام باقرعلیه السلام آن شخص را نام نبرد). علی علیه السلام برگشت و به منبر رفت و دستور داد تا مردم را به نمازِ همگانی فرا خوانند. خدا را سپاس گفت و او را ثنا كرد و بر پیامبرش درود فرستاد و فرمود:«ای مردم! هیچ چیزی پیش خدا دوست داشتنی تر و پرسودتر از بردباری و دین شناسی پیشوا نیست و هیچ چیزی در پیش خدا، ناخوشایندتر و پر زیان تر از نادانی و كودنیِ پیشوا نیست.

آگاه باشید كه آن كه از درون خود، پند دهنده ای ندارد، از سوی خدا نگهدارنده ای برایش نیست. آگاه باشید كه هر كس پیش وجدانش انصاف داشته باشد، خداوند، جز عزّت بر او نمی افزاید. آگاه باشید كه فروتنی در اطاعت خدا، از عزّت جویی در عصیان او به خداوند نزدیك تر است».

آن گاه فرمود:«آن كه چندی قبل سخن گفت، كجاست؟».

آن شخص نتوانست انكار كند و گفت:ای امیر مؤمنان! منم.

علی علیه السلام فرمود:«اگر بخواهم، می گویم».

گفت:اگر ببخشی و درگذری، شایسته است كه شایسته گذشتی.

[ علی علیه السلام ]فرمود:«بخشیدم و درگذشتم».

از محمّد بن علی (امام باقرعلیه السلام) پرسیده شد:علی علیه السلام می خواست چه بگوید؟ فرمود:«می خواست نَسَب او را نشان دهد».[8].

4170. شرح نهج البلاغة:امّا بردباری و گذشت؛ او بردبارترینِ مردم در مقابل خطا، و پرگذشت ترین آنان در مقابل بدكرداری ها بود و درستی گفتار ما در جریان جنگ جمل، روشن شد. بر مروان بن حكم - كه دشمن ترینِ مردم و كینه توزترینِ آنان با او بود -، دست یافت و از او درگذشت.

عبد اللَّه بن زبیر، در بین مردم، آشكارا او را بد می گفت و در جنگ بصره، سخنرانی كرد و گفت:علی بن ابی طالب، آن شخص رذل و پست، به سویتان می آید؛ و علی علیه السلام می فرمود:«زبیر، همواره یكی از ما اهل بیت بود تا آن كه عبد اللَّه، بزرگ شد». علی علیه السلام در جنگ جمل، بر او دست یافت و او را اسیر كرد؛ امّا از وی درگذشت و فرمود:«برو، دیگر تو را نبینم!» و جز این، چیزی نگفت.

و پس از جنگ جمل، در مكّه به سعید بن عاص - كه دشمن او بود - دست یافت. از او روی برگردانْد و چیزی به او نگفت.

و شما می دانید كه عایشه در كار او چه كرد، امّا وقتی بر عایشه پیروز شد، او را بزرگ داشت و او را به همراه بیست زن از زنان [ طایفه ] عبد القیس - در حالی كه [ همچون مردانْ ] عمامه بر سرشان نهاده بود و شمشیر بر گردنشان حمایل كرده بود - به مدینه گسیل داشت.

عایشه در بین راه، از علی علیه السلام به گونه ای كه شایسته نبود، یاد كرد و اظهار انزجار كرد و گفت:با مردان و سربازانش كه بر من گماشت، حرمت مرا از بین برد. هنگامی كه به مدینه رسیدند، زنان، عمامه های خود را افكندند و به وی گفتند:ما همه زن هستیم.

بصریان با او جنگیدند و به روی او و فرزندانش شمشیر كشیدند، به او ناسزا گفتند و او را لعن كردند؛ امّا هنگامی كه بر آنان پیروز شد، شمشیر از آنان برگرفت و جارچی اش در بین سپاه، فریاد برآورد كه:«آگاه باشید! هیچ فراری ای را تعقیب نكنید، بر زخم خورده شمشیر نكشید، اسیر را نكشید و هر كس شمشیرش را بر زمین نهد، در امان است و هر كس به سپاه امامْ پناه آورد، در امان است»؛ و دارایی شان را نگرفت، زن و فرزندانشان را اسیر نكرد و از اموالشان چیزی به غنیمت برنداشت و اگر می خواست، همه این كارها را انجام دهد، انجام می داد؛ ولی جز گذشت و بخشش، انجام نداد و از سنّت پیامبر خدا در روز فتح مكّه، پیروی كرد؛ چون پیامبرصلی الله علیه وآله هم در حالی كه كینه ها سرد نشده و بدی ها فراموش نشده بود، گذشت كرد.[9].

ر. ك:ج 4، ص 321 (نرم خویی تا زمانی كه توطئه در كار نباشد).

ج 5، ص 275 (نبرد جمل/پس از پیروزی).

ج 6، ص 390 (نبرد نهروان/شكیبایی امام بر آزار خوارج و مدارا با ایشان).

ج 6، ص 441 (نبرد نهروان/سیاست امام درباره زخمیان و غنیمت ها).









    1. مسند ابن حنبل:20329/288/7، المعجم الكبیر:538/230/20 و 156/94/1.
    2. مناقب علی بن أبی طالب:188/151، المناقب:279/290.
    3. الأمالی، صدوق:77/101، روضة الواعظین:115.
    4. افرادی كه مخالفتشان با امام علیه السلام به بدگویی و دشنام دهی كشیده بود. (م)
    5. زمر، آیه 65.
    6. روم، آیه 60.
    7. المستدرك علی الصحیحین:4704/158/3، السنن الكبری:3327/348/2.
    8. شرح نهج البلاغة:109/4، بحار الأنوار:132/41.
    9. شرح نهج البلاغة:22/1.